قربانیان سیل در افغانستان به ۴۰۰ نفر رسید (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) تلفات حمله به گردشگران خارجی در بامیان به شش تن افزایش یافت هشدارها درباره خطر فروریختن منار جام در ولایت غور افغانستان پس از وقوع سیل هشدار درباره وقوع سیل در ۱۶ ولایت افغانستان سخنگوی وزارت خارجه اقدام تروریستی بامیان را محکوم کرد افغانستان ششمین کشور آسیب‌پذیر جهان در برابر تغییرات اقلیمی سد سلما در هرات پر شد | هشدار درباره وقوع سیل در هرات سیل در ولایت غور افغانستان جان ۵۰ نفر را گرفت + فیلم و عکس غربت ناشران افغانستانی در جشن کتاب ایران در حمله افراد مسلح ناشناس ۴ گردشگر خارجی در بامیان کشته شدند هشدار کاظمی قمی به اروپا | تداوم بحران در افغانستان گریبانگیر شما خواهد شد ویدئو | سیل در بغلان افغانستان به روایت تصویر هلال احمر از ارسال اقلام امدادی به مناطق سیل‌زده افغانستان خبرداد آغاز موج جدید بارندگی و احتمال وقوع سیلاب در افغانستان از جمعه (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) بار تغییرات اقلیمی بر دوش مردم غریب افغانستان هلال‌احمر افغانستان از ایران برای کمک به سیل‌زدگان بغلان درخواست کمک کرد ۵ ناشر افغانستانی در نمایشگاه سی‌وششم کتاب تهران رئیس کل موزه ملی ایران: ما باید میراث افغانستان را به درستی به جهان معرفی کنیم به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران | با چهار رمان معروف با موضوع افغانستان آشنا شوید احتمال بارندگی شدید در ۲۲ ولایت افغانستان در روز چهارشنبه (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

شعری عاشورایی از محمدکاظم کاظمی

  • کد خبر: ۴۰۶۴۱
  • ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۲
شعری عاشورایی از محمدکاظم کاظمی
«هفتاد و دو تیغ» محمدکاظم کاظمی نام شعری از محمدکاظم کاظمی شاعر نام آشنای افغانستانی است، او این شعر را در سال ۱۳۶۸ در رسای شهدای کربلا سروده است.
به گزارش شهرآرانیوز، «هفتاد و دو تیغ» - محمدکاظم کاظمی‌.
 
آی دوزخ سفران! گاه‌ِ دریغ آمده‌است‌
سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده‌است‌
 
طعمه تلخ جحیمید، گلوگیرشده‌
چرک‌ِ زخمید ـ که کوفه است ـ سرازیر شده‌
 
فوج فرعونید یا قافله قابیلید؟
ننگ محضید، ندانم ز کدامین ایلید
 
ره مبندید که ما کهنه‌سواریم‌ای قوم!
سرِ برگشت نداریم، نداریم‌ای قوم!
 
حلق بر نیزه اگر دوخته شد، باکی نیست‌
خیمه در خیمه اگر سوخته شد، باکی نیست‌
 
خیمه تشنه است، غمی نیست، گلاب‌آلوده است‌
سجده بیمار، نه بیمار، شراب‌آلوده است‌
 
آب‌ِ این بادیه خون است که وانوشد کس‌
زهر باد آن آب کز دست شما نوشد کس‌
 
شعله گر افسرد، خاکستر ما خواهد رفت‌
تن اگر خفت به صحرا، سر ما خواهد رفت‌
 
راه سخت است، اگر سر برود نیست شگفت‌
کاروان با سر رهبر برود نیست شگفت‌
 
تن به صحرای عطش سوخته، سر بر نیزه‌
برنمی‌گردیم زین دشت، مگر بر نیزه‌
 
تشنه می‌سوزیم با مَشک در این خونین‌دشت‌
دست می‌کاریم تا مرد بروید زین دشت‌
 
آی دوزخ‌سفران! گاه‌ِ سفر آمده‌است‌
سر بدزدید که هفتاد و دو سر آمده‌است‌
 
(شهریور ۱۳۶۸)
 
محمدکاظم کاظمی متولد ۱۳۴۶ در هرات و ساکن ایران است. او عضو گروه علمی برون‌مرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، که از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی‌اش را آغاز کرده است. در سال ۱۳۶۷ به عضویت گروه شعر حوزه هنری مشهد درآمد و در سال ۱۳۶۹ به انجمن شاعران انقلاب اسلامی افغانستان پیوست.
 
انتشار مثنوی «بازگشت» در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد. این شاعر علاوه بر سرایش شعر، در زمینه‌های آموزش شعر، برگزاری محافل انجمن‌های ادبی مهاجران افغان در ایران، انتشار نقد‌ها و مقالاتی در مطبوعات، و تألیف و ویرایش کتاب‌هایی در زمینه زبان و ادبیات فارسی فعالیت داشته است. از آثار محمدکاظم کاظمی می‌توان به «پیاده آمده بودم»، «روزنه»، «همزبانی و بی‌زبانی»، «گزیده غزلیات بیدل» و ... اشاره کرد.
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->