انجام ۲۰۰ عملیات آتش‌نشانی مرتبط با سیل مشهد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) غربالگری جنین ممنوع شده یا استاندارد؟ محمد، دومین نام پرطرفدار پسران در انگلستان شد! تداوم بارش شدید باران و تگرگ در خراسان‌رضوی | انسداد ۳ مسیر جاده‌‌ای در استان (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) فوت یک موتورسوار براثر تصادف در میدان استقلال مشهد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) تعداد تماس‌های اورژانس مشهد رکورد زد | از تماس‌های غیراورژانسی بپرهیزید (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) احتمالاً دیگر بارشی به این میزان در مشهد نداریم (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) جزئیات اجرای مرحله دوم طرح هوشمند کنترل سارقان با پابند الکترونیک امتحانات نهایی دانش‌آموزان لغو شد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) ناتوانی در صدور کارت امتحانات نهایی به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی | شدت بارش‌ها از روز یکشنبه کاهش می‌یابد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) دانش‌آموزان بدون کارت امتحان نهایی، به مدرسه یا میزخدمت مستقر در نواحی آموزش‌وپرورش مراجعه کنند میدان امام علی (ع) به امام حسن (ع) بسته شد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) رونمایی از سکه ولایت عهدی امام رضا(ع) در مشهد کشف ۴۰ کیلوگرم چای تریاکی در فرودگاه امام (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) حضور ۳۸۰ پزشک و پرستار در شهرستان‌های خراسان‌رضوی (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) آمادگی حوزه سلامت مشهد برای مواجهه با حوادث احتمالی ناشی از سیلاب بیش از ۴ هزار تماس با اورژانس مشهد درپی بارش باران‌های سیل‌آسا خسارت ۴۵ هزار میلیارد ریالی سامانه بارشی اخیر به بخش کشاورزی خراسان‌رضوی تاکنون (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

قبل از اینکه دیر شود، به فکر باشیم

  • کد خبر: ۲۰۵۳۶۱
  • ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴
قبل از اینکه دیر شود، به فکر باشیم
مثل هر جریان دیگری که در  برهه‌ای از  زمان قوت می‌گیرد و  پر رنگ می‌شود. «مهاجرت» مد این روزهاست، انگار مسری و همه گیر شده باشد.

‌می‌گفت چند وقتی است که قید همه چیز را زده و پایش را توی یک کفش کرده است که باید از کشور بروم. مادر بود و‌  نمی‌توانست به این راحتی به رفتنش رضایت بدهد. بغض کرده بود و تعریف می‌کرد: هیچ کس نمی‌داند بزرگ کردن یک بچه که سایه پدر هم روی سرش نبوده چقدر سخت است. کارگری خانه‌های مردم را کردم تا درس بخواند و  مایه افتخارم باشد. مدرک ارشدش را که گرفت، تازه نفس راحتی کشیدم. دلم غنج می‌زد قد و  بالایش را  توی لباس دامادی تماشا کنم و حظش را ببرم؛ اما چند وقتی بود که حرف‌های عجیب وغریبی می‌زد. صبح تا شب به یک موضوع فکر می‌کرد؛ رفتن از ایران و مهاجرت.   

مثل هر جریان دیگری که در  برهه‌ای از  زمان قوت می‌گیرد و  پر رنگ می‌شود. «مهاجرت» مد این روزهاست، انگار مسری و همه گیر شده باشد. حرفش بین اطرافیانمان زیاد است، به خصوص نیروی جوان تازه نفس. ازدست دادن این همه استعداد و پتانسیل و ظرفیت شاید در نگاه اول عادی به نظر برسد و خیلی جدی نباشد، اما اتفاق افتادنش حتی به صورت تدریجی هم آدم را به فکر فرو می‌برد و ترسناک است.   

بگذریم از این حرف‌ها که این طور آدم‌ها همان بهتر که نباشند و بروند و جایشان را بدهند به کسانی که سزاوارترند و لیاقتش را دارند، اما واقعیت این است که بخشی از این تصمیم به ناامیدی در اجتماع باز‌ می‌گردد. با خوش بینانه‌ترین حالت هم که نگاه کنیم و بخواهیم از مشکلات ترافیکی شهر، معضلات اقتصادی و ناهنجاری‌های ریزودرشت حاشیه شهر چشم بپوشیم و به خودمان قول بدهیم که اوضاع خوب می‌شود و فلان اتفاق بالاخره می‌افتد و خبر‌های خوب در حوزه اشتغال و ازدواج و مسکن، تلخی ایام را به کام همه شیرین می‌کند، باز هم نیاز به یک عزم ملی جدی احساس می‌شود. فقط باید امیدمان را از دست ندهیم. امیدواری همیشه مایه حیات بوده است. حقیقتش این است که روحیه امیدواری در بین جامعه کم رنگ شده است و به نظر می‌رسد اهمیت این موضوع از خشک سالی، آلودگی هوا و... کمتر نیست.   

البته رسالت رسانه‌ها مثل همیشه از بقیه ارگان‌ها سنگین‌تر است که در مقابل این جریان ساکت نباشند و سکوت نکنند. همه در جریان سازی برای امیدوار کردن افراد دخیل هستند؛ از افراددر اجتماعات کوچک گرفته تا افراد صاحب منصب و مقام. دوباره باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، بلند شویم و نگذاریم جوانان ما فکر کنند وعده‌هایی که داده می‌شود به نسل آن‌ها و حتی بچه هایشان نمی‌رسد و ما هنوز هم امیدواریم همه چیز درست می‌شود و اتفاق‌های خوب در راه است؛ اما نباید زمان را از دست بدهیم. تا دیر نشده باید بلند شویم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->