رضا عطاران «صدام» را بازی می‌کند؟ تهیه‌کننده «پدرخوانده» درگذشت + علت فوت صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ کنایه رضا رشیدپور به وزیر ارتباطات استوری غم‌انگیز عموپورنگ درباره مادرش + عکس کارنامه شهید رئیسی در عرصه کتاب و کتاب‌خوانی، الگوی مدیران فرهنگی کشور است | احداث ۸ کتابخانه عمومی در حاشیه شهر مشهد در دوران تولیت خادم‌جمهور  سینما‌های کشور دوشنبه و سه‌شنبه (۱۴ و ۱۵ خرداد) تعطیل است «جوکر ۲» در آستانه پخش از شبکه نمایش خانگی خبرنگاران مشهدی در روز زیارتی امام‌رضا(ع) نایب‌الزیاره شهدای خبرنگار غزه می‌شوند رویداد «خلاق و نوآور» برگزیدگان خود را شناخت + اسامی بازگشت نجم‌الدین شریعتی با فصل جدید «حسینیه معلی» اعلام روز‌های تعطیلی اجرای نمایش‌های روی صحنه مشهد در خرداد ۱۴۰۳ برگزاری مراسم خاکسپاری «عزیز شبانی» دوبله سریال جنایی «ژن جنایت» برای تلویزیون پخش جهانی «گربه ماهی» آغاز شد ادامه تحقیقات جنایی پلیس درباره مرگ «متیو پری» بازیگر سریال فرندز مستند زندگی «کتایون امیرابراهیمی» در مسیر تولید «لباس عروسی» با بازی رابعه اسکویی در مسیر تولید
سرخط خبرها

از شترسنگ تا شیرباد

  • کد خبر: ۱۱۷۹۳۸
  • ۳۰ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۵
از شترسنگ تا شیرباد
حسن احمدی‌فرد - روزنامه نگار

قاعده‌ای در زبان فارسی وجود دارد که احتمالا در خراسان، بیشتر از دیگر بخش‌های وطن فارسی رواج داشته و دارد؛ آن هم استفاده از نام حیوانات به عنوان پیشوند بیان مقدار، اندازه و مانند آن هاست. نکته اینجاست که در مواجهه با این دست ترکیبات، نباید تصور کرد که این‌ها اضافات تشبیهی هستند، بلکه نام حیوانات آمده‎ اند تا تنها بیان کننده مقدار، اندازه و مانند آن باشند.

در عمل البته هر دوی این‌ها معمولا راه به یک سرمنزل می‌برند؛ اما مهم است که درک دقیق تری از مفاهیم زبانی داشته باشیم؛ به ویژه در برخی باریک اندیشی‌ها که آگاهی‌هایی از این دست، می‌توانند رهگشا و را هنما باشند.

از ترکیب «پیل تن» شروع کنیم؛ اگر این ترکیب را اضافه تشبیهی بدانیم؛ همان طور که اغلب آن‌هایی که در جغرافیای خراسان نزیسته اند همین نظر را دارند، پس این ترکیب یعنی کسی که هیکلش مانند فیل است؛ اما اگر به آن قاعده زبانی آگاهی داشته باشیم، می‌دانیم که «پیل» در این ترکیب، تنها پیشوندی است که اشاره به میزان درشتی دارد و لاغیر.

پس پیلتن، یعنی کسی که هیکل درشتی دارد؛ البته همچنان که گفتم در اینجا حتی اگر ترکیب را اضافه تشبیهی هم بدانیم باز به همین جا می‌رسیم که رسیده ایم؛ اما همیشه و همه جا این طوری نیست.

ترکیباتی که از نام حیوانات به عنوان پیشوند بیان مقدار و اندازه در آن‌ها استفاده شده است، کم نیستند که با مقدار دقت در شکل کاربردشان، می‌توان معنای دقیق تری را از پیشوندشان که همان نام حیوان باشد به دست آورد؛ چنان که از همین رهگذر، در آن دست ترکیبات، «گاو» عموما برای بیان پرزوری و توان بدنی، «خر» برای بیان بزرگی و فراوانی و بی قوارگی و «شتر» برای بیان درشتی، استفاده می‌شود.

پس «گاوزور» یعنی کسی که زور فراوانی دارد، «گاودوشه» یعنی ظرف بزرگ برای شیردوشیدن و «گاوسبد» یعنی سبد بزرگ و نه سبدی که شبیه گاو باشد.

به این‌ها می‌شود «خرپا»، «خرگوش» و «خرفهم» را هم اضافه کرد که اغلب در عین تأکید بر فراوانی، بی قوارگی و ناهنجاری را هم نشان می‌دهد.

نیز «شترسنگ» یعنی سنگ و صخره بزرگ؛ چنان که صخره «شترسنگ» در ابتدای جاده شاندیز در منطقه «دیزدر»، با انبوهی نقش نگاره‌های باستانی، شباهتی به شتر ندارد و «شترگلو» یعنی گلویی‌های بزرگی که برای استحکام کاریز به کار می‌رود. نیز «شیرباد» یعنی جایی که باد با شدت فراوان می‌وزد؛ تجربه‌ای که همه کوهنورد‌هایی که قدم بر قله «شیرباد» گذاشته اند، حسابی با آن آشنا هستند و بر همین سیاق «بزدل» و «مرغ دل» و «پلنگ دماغ» و «موش دندان» و هزار و یک ترکیب دیگر.

حالا که با این قاعده آشنا شده ایم می‌توانیم با اطمینان بگوییم که مثلا حضرت فردوسی، در شاهنامه، جز در داستان ضحاک و فریدون، هرجا که «گرزه گاوسر» گفته، مرادش نه لزوما گرزی است که سری شبیه به گاو دارد؛ بلکه تنها گرزی است که سر درشتی دارد؛ همین.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->