صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری، ادیب، مدرس و شاعر مشروطه که در شش خرداد از دنیا رفت، بیشتر بدانید.

به گزارش شهرآرانیوز، روزگاری که میرزا عبدالجواد به آبله دچار شد و بینایی یک چشمش را از دست داد، می‌توانست ضعف جسمانی اش را بهانه‌ای کند برای ترک تحصیل و دست آخر دنباله روی کار پدرش در کشاورزی شود. اما خودش به خوبی آگاه بود بر حافظه عجیب و استعداد غریبش در حوزه محفوظات و علاقه به درس. پافشاری خودش بود که پدر را راضی کرد تا او را برای ادامه تحصیل به مکتب خانه و پس از آن به مشهد بفرستد تا با اسکان در مدرسه خیرات خان، فاضل خان و در آخر نواب، تا پایان عمر میهمان حریم امام هشتم باشد.

در ابتدای راه تحصیل، همزمان که متون عربی ارزشمند را سطح اساتید سطوح عالی می‌آموخت، با مطالعه و ممارست مشغول به تدریس در سطوح پایین‌تر شد. آنچه او را میان اساتیدش نامدار کرده بود، تسلط و مهارت مثال زدنی اش در فنون ادبی و محفوظات نظم و نثر عربی و فارسی بود و بعدتر روش تدریس او در میان سایر اساتید متمایز گشت.

او در کلاس‌هایش با شیوه خطابی و یک طرفه عمل میکرد به طوری که شاگردان اجازه پرسش و پاسخ نداشتند، اما شیوه تقریر و انسجام مطالب که مدیون حافظه شگفت انگیز او بود، جایی برای اشکال و ابهام باقی نمی‌گذاشت.

کلاس‌های درس او، گاه میزبان ۳۰۰ نفر علم آموز بود و از تربیت صد‌ها شاگرد در طول سالیان، چهره‌هایی همچون ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزان فر و ادیب طوسی را به حوزه ادبیات تقدیم کرد که از بانیان تاسیس نخستین دانشکده ادبیات در ایران به شمار می‌آیند.

ادیب نیشابوری، علاوه بر ادبیات دستی نیز در علوم فلسفی، ریاضی، طب، موسیقی، تاریخ و فقه و اصول نیز داشت، اما شهرت او در زمینه شاعری، به موسیقی اشعار اوست که حاصل تنوع قوافی و وزن‌های نشاط آور است.

ادیب از حامیان سرسخت احیای شعر قدما بود و از همین رو نوآوری‌های متداول صنایع ادبی در آثارش به چشم نمی‌خورد، اما باوجود اختلاف سلیقه اش با ملک الشعرای بهار، هنگامی که قصیده دماوند بهار را قرائت کرد، او را استاد شاعران ایران لقب داد.

میرزا، با آن که در دوره مشروطه زیست کرد، ولی علاقه‌ای نداشت تا شعرش را خرج سیاست کند. حتی حشر و نشر او با ایرج میرزا که تا پایان عمر نیز ادامه داشت، پای واژگانش را به حیطه نقد اجتماعی باز نکرد. میرزا بود و خلوت همیشگی اش با متون ادبی. از دار دنیا عواید اندک ملک پدری او را کفایت میکرد و قدم زدن در باغات مشهد به صرف بحث‌های ادبی را به پذیرش پیشنهاد ریاست انجمن ادبی و مدرسی آستان قدس رضوی، ترجیح می‌داد.

امروز سالروز درگذشت مردی است که شاید به سبب ضعف بینایی آثار مکتوب پرشماری از او باقی نمانده باشد، اما تاریخ ادبیات ایران به سبب تربیت شاگردان مستعد او، تحولات چشمگیری را به خود دید.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.